محمود اسعد سامانی، کارشناس صنعت بیمه؛ چارچوب مدیریت سازمانی مناسب برای “توسعه پایدار” در صنعت بیمه کدام است؟
محمد اسعد سامانی، کارشناس صنعت بیمه در یادداشتی در اتاق صنعت بیمه درباره شیوههای جدید مدیریت ریسک نوشت.
![محمود اسعد سامانی](/wp-content/uploads/2023/12/website-template-69.jpg)
به گزارش فرکانس بیمه، محمد اسعد سامانی، کارشناس صنعت بیمه در یادداشتی در اتاق صنعت بیمه درباره شیوههای جدید مدیریت ریسک نوشت:
شرکت بیمه سازمانی است که برای انجام کسب و کار و یا بیزنس بیمه تأسیس و ایجاد میشود. در همین راستا میتوان گفت سازمانها برای حرکت در مسیر توسعه پایدار و تعالی تلاش میکنند و سازمانهای بیمه ای نیز از این امر مستثنی نیستند.
سوالی که در این خصوص مطرح میشود این است که یک سازمان (از جمله بیمهای) برای رسیدن به کعبه آمال و کمال مقصود که همان توسعه پایدار و تعالی سازمانی است، چه راهی را باید طی کند؟ نقشه راه چیست و چه مدل یا چارچوب مدیریت سازمانی را باید برگزیند؟
حدود دو دهه پیش تبلیغات سنگینی در خصوص مدلها و چارچوبهای مدیریت سازمانی مانند مدیریت کیفیت جامع (TQM)، مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار (BPR)، مدلهای تعالی کیفیت مانند EFQM، و … صورت میگرفت و این مدل ها را نقشه راه توسعه پایدار و تعالی سازمانی میدانستند.
اما در این زمان دیگر از این مدلها صحبتی به میان نمی آید؟ آیا مدل و چارچوب مدیریت سازمانی جدیدی معرفی شده است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آن مدل و نقشه راه چیست و نسبت سازمانهای بیمهای ما و در کل صنعت بیمه کشور با مدلها و چارچوبهای قبلی چه بوده و با مدل جدید چگونه است؟
واقعیت آنست که مدل و چارچوبهای مدیریت سازمانی جدیدی معرفی شده و تمرکز از مدلهای قبلی برداشته شده (نه اینکه مدل های قبلی کاملاً حذف شده باشند، بلکه هنوز عناصری از مدلهای گذشته مورد استفاده قرار میگیرد) و مدل جدید مدیریت مبتنی بر ریسک(risk-based) با رویکردها و الگوهایی مانند حاکمیت شرکتی، مدل سه لایه دفاعی، فرهنگ ریسک، حاکمیت ریسک، مدیریت ریسک سازمانی (ERM)، …جایگزین شده است.
قدر مسلم، مأموریتهای اصلی یک سازمان بیمه ای شامل انتقال ریسک، حل و فصل دعاوی خسارت و کاهش و تقلیل ریسک (البته مورد سوم در صنعت بیمه کشور هنوز جا نیفتاده و بعضاً به رسمیت شناخته نمیشود)، نشانگر آنست که یک سازمان بیمه ای با ریسک عجین است و از این رو، به نسبت دیگر سازمانها باید از سیستم مدیریت ریسک سازمانی یکپارچه تر و منسجم تری نیز برخوردار باشد.
ما در صنعت بیمه در این رابطه هم باید خودمان پیشگام باشیم، یعنی این مدل و چارچوب جدید مدیریت سازمانی مبتنی بر ریسک را به خوبی درک کرده و در سازمان بیمه ای خودمان پیاده سازی کنیم و هم اینکه این موضوعات را به سازمانهای دیگر (مشتریان و بیمه گزاران) معرفی کرده و حتی در قالب راهبرد سوم (تقلیل ریسک) مشاوره داده و الزاماً از وی مطالبه کنیم.
تنها در این صورت است که صنعت بیمه حرفه ای عمل کرده و به پشتوانه مهمی برای اقتصاد جامعه و کشور تبدیل میشود. در این خصوص، نهاد ناظر در قالب وظیفه هدایتگری خود، نقش اصلی را بر عهده دارد، ولی روشن نیست که در حال حاضر جهت گیری، سیاست گذاری و اولویت برنامه های نهاد ناظر دقیقاً چیست؟!