شهابالدین شریعتمجد، کارشناس صنعت بیمه؛ نارضایتی بیمهگذاران و بی اعتمادی جامعه از تبعات بازاریابیهای شبکهای هرمی در بیمههای زندگی است
شهابالدین شریعتمجد گفت: در بازاریابیهای شبکهای هرمی هدف صرفا فروش بیمهنامه است تا جایی که صراحتاً در برخی از جلسات این موضوع عنوان میشود که حتی یک فقره بیمهنامه در این مدل از محل فروش بیمهگذاران کافی است!
![شهابالدین شریعتمجد](/wp-content/uploads/2024/02/website-template-16.jpg)
به گزارش فرکانس بیمه، شهابالدین شریعتمجد، کارشناس صنعت بیمه در یاداشتی در «اتاق صنعت بیمه» نوشت:
بازاریابی شبکه ای هرمی بیمههای زندگی در حال حاضر به صورت غیر رسمی در برخی شرکتها و گروههای فروش منتسب به شرکتها در حال اجرا و فراگیر شدن در سایر شرکتهاست. تا جایی که طبق اعلام برخی نمایندگان، جدیداً یکی از شرکتها این مدل فروش را برای توسعه بیمه های زندگی در دستور کار دفاتر نمایندگی قرار داده است.
در نگاه سطحی، این مدل(که بر اساس بازاریاب شدن بیمه گذاران هست) شاید مشکل خاصی را به وجود نیاورده و جذابیت نیز داشته باشد ولی در واقعیت پس از اجرا مشکلات و تبعات آن در میان و بلند مدت مشخص خواهد شد.
نارضایتی بیمهگذاران به دلیل عدم شناخت بیمه نامه صادر شده، وضعیت پرداخت سهم کارمزد که هیچگونه نظارت یا مصوبه قانونی بر اجرای آن وجود ندارد و… می تواند خسارات جبرانناپذیری را به ضریب نفوذ این رشته و البته جاری ماندن بیمهنامه در سنوات بعد از طرف بیمه گذاران را ایجاد کند.
در این مدل، هدف صرفاً فروش بیمه نامه می باشد تا جایی که صراحتاً در برخی از جلسات این موضوع عنوان میگردد که حتی یک فقره بیمه نامه در این مدل از محل فروش بیمه گذاران کافی است!
اطلاعات ناکافی بیمه گذاران جهت معرفی به سایرین، به دلیل ناکافی بودن اطلاعات فنی بیمه ای یکی از آسیب های اجرای این مدل بوده که جایگاه نه چندان با ثبات این محصول بیمهای ارزشمند در جامعه را به دلیل نارضایتی های بعدی به خطر می اندازد.
یکی دیگر از سیاستهای اشتباه شرکتها که از این طریق به فروش بیمه نامه اقدام میکنند متاسفانه نگاه کوتاهمدت و استفاده از شرایط عمومی بیمهنامه است به این معنی که صرفاً فروش بیمهنامه جهت افزایش سهم بازار و کسب پرتفوی در این رشته اهمیت داشته و بازخرید آن در کوتاه مدت به نفع شرکت بیمه گر می باشد. چنان که طبق شرایط عمومی بیمه نامه مبلغی به بیمه گذار پرداخت نمیشود یا بیمه گذار می بایست هزینه های بسیار بالایی را در این بازخرید از حق بیمه سال اول پرداخت نماید ( موضوعی که شاهد هستیم عمدتاً در زمان معرفی بیمه نامه به مشتریان متاسفانه اعلام نمی گردد). مشخصاً برنده این جریان در کوتاه مدت شرکتها و مدیران ارشد آنها به واسطه ایجاد سهم بازار دلخواه و بازنده آن همچون همیشه بیمه گذاران و البته شبکه فروش است و بی شک در بلند مدت تمامی ارکان صنعت بیمه خواهند بود که این نگاه کوتاه مدت برگرفته از عدم وجود چشم انداز مشخص چند ساله در برنامه بازاریابی و تغییرات مداوم هیئت مدیره و مدیران ارشد در بازه ها زمانی کوتاه مدت می باشد.